وبلاگ شخصی من وبلاگ وحید جنتی واکنش شریعتمداری به اظهارات ناطقنوری درباره “بیترمزها” Posted: 25 Feb 2014 10:40 PM PST حسین شریعتمداری در یادداشت امروز کیهان نوشت: ۱- شاید برادر عزیزمان جناب حجتالاسلام والمسلمین ناطقنوری، آنچه را در این یادداشت آمده است خوش نداشته باشند و به گلایه ابرو درهم کشیده و نگارنده را ملامت کنند «توکه مرا میشناسی چرا»؟! که باید گفت «چون شما را میشناسم، این وجیزه را نوشتنی یافتهام».
عصر روز یکشنبه هفته جاری، آقای ناطقنوری به عنوان سخنران در مجلس ختم مجاهد صادق و صابر، مرحوم حاجابوالفضل حاجیحیدری، با اشاره به شرایط کنونی کشور گفت؛ «هماکنون یکی از بدبختیهای کشور ما این است که گرفتار تندروها و بیترمزها هستیم». این سخن که «تندروها» و «بیترمزها» خطر آفرینند و میتوانند کشور را با آسیبهای جدی روبرو کنند، سخنی پذیرفتنی و قابل قبول است. اما، مادام که برای «تندروی» و «بیترمزی» مصداق و نمونهای ارائه نشود، نمیتوان درباره آن به قضاوت نشست. آقای ناطق تاکید میکنند که هماکنون کشور ما گرفتار تندروها و بیترمزهاست، بنابراین تعریف مشخصی از تندروی دارند و افراد و جریاناتی را میشناسند که به عقیده ایشان برای کشور «بدبختی»! و «گرفتاری»! به بار آوردهاند! و اگرچه آدرس و نشانهای از تندروها و بیترمزهای مورد نظر خویش ارائه نکردهاند ولی با توجه به مواضع اخیر ایشان و گرایش سیاسی جدیدی که احتمالا پیدا کردهاند میتوان حدس زد، چه کسانی را تندرو و بیترمز میدانند و … بخوانید!
۲- هیچ حزب و گروهی را نمیتوان یافت که برای معرفی خود از واژهها و شعارهای ارزشی و مورد قبول مردم استفاده نکرده باشد. بنابراین بدیهی است که برای پی بردن به هویت واقعی یک جریان سیاسی نمیتوان به آنچه روی تابلوی گروه نوشته شده است، بسنده کرد، بلکه بایستی مواضع و عملکرد جریان سیاسی با تابلو و شعاری که برای معرفی خود برگزیده است، مقایسه شود.
حالا – البته با عرض پوزش- باید از جناب ناطق پرسید، آیا سران و عوامل فتنه ۸۸ را نمیشناسید؟! آنان که با دروغ بزرگ تقلب در انتخابات و تحت مدیریت آشکار مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس، کشور را به آشوب کشیدند، مردم بیگناه را به قتل رساندند، به ساحت مقدس حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام اهانت ورزیدند، نمازگزاران روز عاشورا را سنگباران کردند، مسجد را به آتش کشیدند، تصویر مبارک حضرت امام(ره) را پاره و لگدمال کردند، به گواهی اسناد غیرقابل انکار موجود از ملک عبداللهسعودی برای فتنهانگیزی در ایران اسلامی کمک مالی گرفتند! با جرجسوروس، سرمایهدار صهیونیست آمریکایی ملاقاتهای پیدرپی داشتند، فرمول دیکته شده کودتای مخملی جین شارپ، مایکل لدین، ریچارد رورتی و… را مو به مو به اجراء گذاشتند، روی کلمه مبارک اسلام از جمهوری اسلامی ایران خط کشیدند، شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»! سردادند، روز قدس به نفع اسرائیل و روز مبارزه با استکبار جهانی به نفع آمریکا شعار دادند و… تا آنجا که شیمونپرز با صراحت از اصلاحطلبان به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران»! یاد کرد، نتانیاهو آشکارا اعلام کرد «اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم آخوندی ایران میجنگند»! اوباما، حمایت از آنان را یک هدف استراتژیک برای آمریکا دانست، سفارتخانههای انگلیس، کانادا و آلمان برای حمایت مالی و سیاسی و تدارکاتی از آنان همه امکانات خود را به صحنه آوردند و…
جناب ناطق! به یقین جریان یاد شده را میشناسید، و از کینهتوزی آنان علیه اسلام و انقلاب و نظام و امام(ره) در جریان فتنه آمریکایی – اسرائیلی ۸۸ باخبرید، از این روی و با توجه به سوابق اسلامی و انقلابی حضرتعالی نمیتوان باور کرد تابلوی «اصلاحات»! را که این جریان روی دکه حزبی خود برافراشته است، باور کردهباشید! و بیتردید، باورها و داشتههای دینی جنابعالی به شما اجازه نمیدهد برای معرفی سران و عوامل اصلی این جریان – و نه همه اصلاحطلبان – از واژهای غیر از «وطنفروش» و «مفسد فیالارض»! استفاده کنید. اگر چنین است – که هست و باید باشد-تعجبآور و صدالبته تأسفآور نیز هست که این روزها به جریان یاد شده نزدیک شدهاید! و یا دستکم این که با آنان مرزبندی مشخص ندارید، تا آنجا که جریان مورد اشاره، همه جا در رسانهها و محافل و مصاحبهها و اظهارنظرها جناب ناطق را در جبهه خود تعریف میکنند و حضرت ایشان نیز نه فقط در مقابل این ادعا کمترین عکسالعملی نشان نمیدهد، بلکه با اظهارات و مواضع چند ساله – و مخصوصا چندماهه – اخیر خود، ادعای آنان را تائید نیز میکند!
حالا باید از حجتالاسلام والمسلمین ناطقنوری پرسید، منظور حضرتعالی از «تندروها» و «بیترمزها»یی که به قول شما برای کشور بدبختی و گرفتاری آفریدهاند کیست؟! بعید به نظر میرسد که سران و عوامل فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ و پادوهای میدانی آنها مصداق مورد نظر جنابعالی باشند، زیرا، به دلایل و نشانههای پیشگفته، این تلقی پدید آمده است که خواسته یا ناخواسته در قاب سیاسی آنها ظاهر شدهاید و یا – انشاءالله – به خطا، چنین تصوری درباره حضرتعالی پدید آمده است. بنابراین باید به فتنهگران و رسانههای زنجیرهای و حامیان بیرونی آنها حق داد! که نیروهای پاکباخته و متعهد نظام و حزبالله همیشه پا به رکاب اسلام و انقلاب را مصداق اظهارنظر جنابعالی بدانند و با ذوقزدگی بنویسند «با این اوصاف، مشخص است که ناطقنوری درصدد حرکت در مسیری است که این روزها در عرصه سیاسی کشور به اعتدال مشهور شده است و فعلا هم نمایندهای دیگر جز حسن روحانی ندارد. اگرچه که محرک اولیهاش همپیمانی اکبر هاشمیرفسنجانی، حسن خمینی و محمد خاتمی و ناطقنوری است»!…
۳- آقای ناطقنوری به یقین میدانند که اگر حزبالله یعنی تودههای عظیم و پا به رکاب اسلام و انقلاب نبود و در روزهای بدحادثه نظیر فتنه آمریکایی-اسرائیلی ۸۸ کف خیابان نمیآمد و از نظام اسلامی، مردم این مرز و بوم و خون به ناحق ریخته شهیدان بزرگوار دفاع نمیکرد، و حماسههای ماندگاری چون ۹دی را نمیآفرید، امروز ایران اسلامی و مردم شریف آن زیر سیطره آمریکاییها از نفس افتاده بودند.
جناب ناطق! حضرتعالی و بسیاری از مسئولان و صاحبمنصبان دیگر، پست و مقام و زندگی آرام و بیدغدغه خود را مدیون فداکاری و پاکبازی کسانی هستید و هستیم که آنان را «تندرو» و «بیترمز» مینامید! و یا دیگران با استناد به سخن جنابعالی آنها را تندرو و بیترمز مینامند! کاش توضیح میدادید- و هنوز هم دیر نشده – که منظور شما با آنچه اصحاب فتنه و دشمنان این مرز و بوم از سخن جنابعالی برداشت کرده و در آن میدمند متفاوت است.
۴- این نکته نیز گفتنی است که واژه «بیترمز» در دوران جنگ تحمیلی و از سوی دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها به بسیج و بسیجیان نسبت داده شده بود! و البته نگارنده نیز به گونهای دیگر بر این باور است که بسیجی بیترمز است، با این توضیح که وابستگیها و دلبستگیهایی نظیر چرب و شیرین دنیا، زندگی مرفه و اشرافی، خانههای لوکس و ماشینهای گرانقیمت و… که برای دنیادوستان، نقش «ترمز» را بازی میکند و مانع حضور بیتکلف آنان در روزهای حادثه و دفاع و حمایت جانانه و ایثارگرانه از اسلام و انقلاب و نظام و مردم است، برای بسیج و بسیجیها «ترمز» نیست. بسیجیها نه در سر سودای سود دارند و نه در دل غم بود و نبود. از من و ما گذشتهاند و به خدا پیوستهاند… با نگاه از این زاویه، بسیج بیترمز است و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، جایگاه برجسته و اقتدار مثالزدنی خود را وامدار همین بیترمزهاست.
و بالاخره امید آن که برادر عزیزمان جناب آقای ناطقنوری، عذر نگارنده را بپذیرند و بر او خرده نگیرند که در این وجیزه بیتکلف درباره ایشان قلم زده است؟!… چرا که؛ برای دوستان، سوءاستفاده غریبهها از دوست تلخ و ناگوار است.
منبع: کیهان
نیت کردم با چادر روی سکو بروم/ دلم فقط به حمایت و شادی حضرت آقا خوش است Posted: 25 Feb 2014 10:30 PM PST وقتی با چادر و تمثال مقام معظم رهبری روی سکو رفت، نگاهها را به خود معطوف کرد. “سمیه حیدری” که نوید اتفاقاتی بزرگ را در جودو بانوان میداد، این روزها درگیر اختلافاتی با فدراسیون جودو شده که تأسفبرانگیز است.
“سمیه حیدری” هستم. حدود ۱۳ سال است جودو را به شکل حرفهای کار میکنم. تقریباً ۱۲ سال است عضو تیم ملی هستم و عناوین مختلفی هم را کسب کردهام. این اتفاقات نیز با وجود تمام مشکلاتی که در ورزش بانوان و فدراسیون جودو وجود دارد، اتفاق افتاده است. به غیر از ورزش، اشتغال دیگری هم دارید یا ورزش به صورت کامل وقتتان را گرفته است؟ در این چند سال فقط ورزش کردم چون هدفم المپیک بوده است. برای حضور در المپیک لندن هم خیلی برنامهریزی کرده بودم ولی متأسفانه در حوزه بانوان سرمایهگذاری نمیشود. حتی نتوانستم یک مسابقه آسیایی بروم که بتوانم تحلیل کنم در چه وضعی قرار دارم. اصلاً در حوزه بانوان سرمایهگذاری نمیکنند. از ابتدا هم هدفتان رسیدن به المپیک بود؟ از اولی که ورزش را شروع کردم، هدفم مدال المپیک بود و اینکه بتوانم پرچم کشورم را در مسابقات آسیایی و جهانی به اهتزاز در بیاورم. همه زندگیام را گذاشتهام در این زمینه؛ وقت و انرژی و همه چیز. من درس نخواندم. سر کار نرفتم. همه هزینههایم را خانوادهام پرداخت میکنند. فقط تمرین میکنم و کار دیگری ندارم. در مسابقات جهانی، سوم شدید و بنری در دست گرفتید که منقش به تصویر مقام معظم رهبری بود.. یعنی خودتان هزینه مسابقات جهانی را که رفتید، پرداخت کردید؟ بله! هزینه جهانی ترکیه با خودم بود. مسابقات آسیایی هم هزینههایش با کمیته ملی المپیک بود. فدراسیون جودو هزینهای نداد. بعد مسابقات جهانی ترکیه هم که رفتم، هزینهاش برعهده خودم بود. من رفتم به مسابقات جهانی ترکیه و دوست داشتم مدال طلا بگیرم. فینال را هم نگاه کنید تا بدانید که کاملاً در حقم ناداوری شد. یعنی جودوکار ازبکستان باید از زمین اخراج میشد اما با یک ناداوری واضح، مدال طلا را از من گرفتند. نیت داشتم که مدال طلایم را به حضرت آقا تقدیم کنم که متأسفانه نگذاشتند طلا بگیرم و نقرهام را به ایشان تقدیم کردم. خیلی نذر داشتم تا بتوانم دل حضرت زینب(س) را شاد کنم. نیت کرده بودم که به کمک حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب(س) بتوانم با چادر روی سکو بروم. بعد از ۲۰ دقیقه موفق شدم؛ یعنی خدا کمک کرد با چادر روی سکو بروم. مسابقات جهانی پنج ماه بعد در کره جنوبی بود. در این مدت هیچ کس از من حمایت نکرد و فقط دلم به لطف مقام معظم رهبری خوش بود و حمایتشان. چه حمایتی از سوی ایشان صورت می گرفت؟ از طرف دفتر ایشان مورد تقدیر و حمایت قرار گرفتم. خود آقا هم یک نامه مرقوم کرده بودند. ایشان خیلی نسبت به بانوان لطف دارند. دست حضرت آقا را میبوسم. حاضرم عمرم را فدای رهبرم کنم. آنقدر رهبرم را دوست دارم که حاضرم جانم را فدایشان کنم. واقعاً هم در این مدت فقط ایشان بودند که مرا حمایت کردند. من هم به خاطر اینکه به هر طریقی بتوانم جواب زحمتهایشان را بدهم یا بار دیگر بتوانم حداقل دلشان را شاد کنم، همه توانم را گذاشتم. هنوزم که هنوز است دوست دارم مدال المپیک را به ایشان تقدیم کنم.
زمانی که تمثالی از حضرت آقا روی سکو در دستم بود، خیلی از رسانههای خارجی و محلی انعکاس دادند. حتی بعد از اهدای مدال، خیلی از تماشاگران ایرانی که در سالن بودند، با من و عکس حضرت آقا عکس گرفتند. خارجیها احترام خاصی نسبت به این عکس داشتند. آنها به یک روحانی که جایگاه بالایی هم در ایران دارد، احترام خاصی میگذارند. حتی یک طرف عکس حضرت آقا را خودشان میگرفتند و یک طرف را من میگرفتم. واقعاً خیلی خوشحالم که توانستم این کار را انجام بدهم. این تنها چیزی است که دربارهاش به خودم افتخار میکنم. اصلا مدل برای من مهم نبود. مهم این بود که بتوان پرچم کشورم را بالا ببرم و حرکتی انجام بدهم. گویا اکنون در داخل کشور دچار مشکل شده و از مسابقات کشوری هم حذف شدهاید. ماجرا چیست؟ بعد از مسابقات که به ایران آمدم، فدراسیون حتی هزینه سفرم را نپرداخت که همین مرا ناراحت کرد. خانواده من چقدر میتواند خرج کند؛ در صورتی که فدراسیون جودو حتی یک هزار تومانی به من پرداخت نمیکند. آنها حتی عنوان نمیکنند که من ورزشکارشان هستم. حالت خوب است یا حالت بد است؟ تمرین میکنی یا تمرین نمیکنی؟ هیچ؛ واقعا نمیدانم فدراسیون چرا با این طور رفتار میکند.
![]() و امروز هم که برای رقابتهای کشوری پذیرش نشدید. دلیلش چه بوده؟ گفتند دانشجوی تهران هستی! گفتم اصلاً دانشجو نیستم. نقریبا پنج یا شش سال پیش، از دانشگاه شهرکرد استان چهار محال بختیاری فارغالتحصیل شدم. اصلاً دانشجو نیستم. بعد گفتند در لیگ شرکت کردی! گفتم در لیگ که میتوان از هر جا شرکت کرد. از استان چهارمحال و بختیاری بودم؛ اما تیم مقاومت تهران مرا خواست. من هم با این تیم در مسابقات شرکت کردم. گفتند اصلاً شما باید تهران باشی و نباید برای چهارمحال بازی کنی! ماجراهای دیگری هم بود که سرانجام وزنکشی کردیم و پذیرش شدم و قرعهکشی هم شد؛ اما یک دفعه گفتند خانمها سمیه و سمیرا حیدری باید حذف شوند. بعد شورای فنی جلسه میگیرند. من اصلاً شورای فنی فدراسیون را قبول ندارم. خودم اول، عضو این شورا بودم و بدون هیچ دلیلی مرا کنار گذاشتند. اینکه علتش چه بود، نمیدانم. از سویی، برخی اعضا اصلاً حضور نداشتند. باقی نیز به دستور آقای میراسماعیلی، یک رأی داده بودند که خواهران حیدری نباید در مسابقات شرکت کنند! یک و نیم نصفه شب بود که مرا بیدار کردند و گفتند حذفید. شما و خواهرتان همین الان باید خوابگاه را ترک کنید! این خبر را چه کسی به شما داد؟ سرپرست تیم، خانم اسلامی. ایشان که این ماجرا را دیدند، گفتند ما کل تیم را میبریم چون چهار بازیکن داریم که چهار طلا میگیرند. آنها میخواهند تیم لرستان را اول کنند که دقیقاً هم به این شکل بود. وقتی من و خواهرم را حذف کردند، دو طلا را از ما گرفتند و شبش هم ساعت یک و نیم شب بود که حال من بد شد؛ ناراحت شدم که من و خواهرم را حذف کردند. از لحاظ روحی خیلی به هم ریختم که میتوانم بگویم در آن سرما یک شوک عصبی به من وارد شد، دیگر متوجه نشدم و دیدم در آمبولانس هستم. گویا آقای رستگار (رئیس فدراسیون جودو) گفته که از شما ناراحت است و خانم شهریان (معاون ورزش بانوان وزارت ورزش) هم عنوان داشته مشکل را حل خواهد کرد؛ اما به این شرط که مصاحبه نکنید. ایشان گفتند مصاحبه نکنید تا بهانه دست کسی نداشته باشید. ایشان خیلی از من حمایت کردند، گفتند سرمایه مملکت هستید و حیف است. ![]()
گویا برای اولین بار نیست که حذف میشوید. قبلاً هم این اتفاق برایتان افتاده است؟ آن وقت هم به خاطر خانمی که همشهری آقای میراسماعیلی بود، این اتفاق افتاد! پس مثل اینکه دعوای شما با آقای میراسماعیلی طول و دراز دارد.. از قدیم بوده است. قبلاً که نمیدانستم؛ ولی الان متوجه شدم که اتفاقهایی افتاده است؛ مثلاً به مسابقات ازبکستان اعزام شدیم و ایشان به همشهریهایش لباس داد اما به من نداد! خدا شاهد است که هیچ پولی نداشتم تا هزینه کنم؛ اما مجبور شدم آن موقع یک میلیون و دویست تومان تهیه کنم و لباس بخرم. خیلی سختی کشیدم. با این تفاصیل، برنامهتان برای آینده چیست؟ از وزیر ورزش درخواست میکنم فکری به حال فدراسیون جودو بکند. آقای رستگار چند سال ایران نبوده و با فضا آشنا نیست. آقای میراسماعیلی دارند برای حوزه بانوان جودو تصمیم میگیرد. خانم میری نقش خاصی ندارد. ایشان هم فقط یک هدف دارد؛ قهرمانی تیم لرستان. با شخصیت بانوان بازی میکنند. باید به این شکل حذف شوم؟ چون محجبهام باید با من این کار را بکنند؟ چرا آخر؟ الان تمرین دارید؟ من هنوز هم حالم خوب نیست. دست و پایم حس ندارد. هنوز دکتر میروم. هدفم المپیک است. پیشاپیش مدالم را به آقا تقدیم کردم چون میدانم مدال می آورم. میدانم طلای بازیهای آسیایی را میآورم. میدانم سهمیه المپیک میآورم چون واقعاً زحمت کشیدم. من همه چیزم را برای برای جودو و کشورم گذاشتهام.
درخواستم از رسانهها این است که ما را حمایت کنند. الان یک خانمی را مسؤول گذاشتهاند که اصلاً نمیداند جودو چیست. فقط از دیگران خط میگیرد. من شخصی را ترجیح میدهم که دلسوز ورزش بانوان باشد. ![]() شما پیشنهادی دارید برای این موضوع؟ خواهشم این است که ورزش بانوان را از آقایان جدا کنند؛ یعنی دست آقایان را کوتاه کنند. هر کاری میکنیم باید به یک آقا رجوع کنیم. ما از لحاظ اخلاقی و همه چیز با آقایان متفاوتیم؛ به خصوص جودو که مثل کشتی است که آقا نباید دخالت کند .واقعاً جودو کاملاً نابود شده است. یک رشته ورزشی که میتواند هفت سهمیه المپیک بانوان کسب کند، قربانی آقای میراسماعیلی شده است. منبع: مشرق ![]() ![]() نظرات شما عزیزان: شنبه 10 اسفند 1392برچسب:واکنش شریعتمداری,اظهارات ناطقنوری,بیترمزها,با چادر روی سکو,شادی حضرت آقا, :: 16:23
وحید جنتی
آخرین مطالب ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشيو وبلاگ ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() نويسندگان پیوندهای روزانه ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() |
|||
![]() |