وبلاگ شخصی من وبلاگ وحید جنتی مریکا چگونه در یک کشور کودتا میکند Posted: 05 May 2014 07:57 AM PDT تلاشهای آمریکا برای سرنگون کردن دولتهای بیگانه موجب افزایش ناامنی و بیعدالتی در دنیا شده است. اندکی پس از کودتای سال ۲۰۰۴ آمریکا در هائیتی، “آیرا کورزبان” وکیل “ژان برتراند آریستاید” رئیسجمهور این کشور در میامی آمریکا طی سخنرانی خود یک سؤال و جواب جالب را مطرح کرد: «چرا تا کنون در واشنگتن کودتا شکل نگرفته است؟ چون در واشنگتن “سفارت آمریکا” وجود ندارد.» “آلکساندر یاکیمنکو“ رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی اوکراین میگوید طراحان کودتا در این کشور برای سرنگونی دولت منتخب اوکراین “در واقع در سفارت آمریکا زندگی می کردند. هر روز در سفارت بودند.” کودتای آمریکا در اوکراین از سال ۱۹۵۳ تاکنون هشتادمین باری است که آمریکا کودتای موفق یا ناموفق را در کشورهای بیگانه طرح میریزد. سال ۱۹۵۳ سالی بود که آیزنهاور رئیسجمهور آمریکا در ایران متوجه شد که سیا میتواند دولتهای منتخبی را که حاضر نمیشوند آینده مردمشان را قربانی منافع تجاری و ژئوپولتیک غرب کنند، سرنگون کند. اگر میخواهید بدانید اخبار روزنامهها و شبکههای تلویزیونی طی این هفتهها و ماهها از تحولات اوکراین در چارچوب تاریخ چه معنایی دارد، کافی است کتاب “قتل امید: دخالتهای نظامی ارتش آمریکا و سیا پس از جنگ جهانی دوم” نوشته “ویلیام بلوم” را بخوانید. هیچ عنوان دیگری شاید نمیتوانست بهتر از “قتل امید“ باشد. هر روز میبینیم که امید مردم اوکراین در همه مناطق این کشور چگونه در همان قبری دفن میشود که سال ۱۹۵۳ امید مردم ایران در آن دفن شده بود، و همینطور امید مردم گواتمالا (۱۹۵۴)، تایلند (۱۹۵۷)، لائوس (۱۹۵۸ تا ۱۹۶۰)، کونگو (۱۹۶۰)، ترکیه (۱۹۶۰، ۱۹۷۱ و ۱۹۸۰)، اکوادور (۱۹۶۱ و ۱۹۶۳)، ویتنام جنوبی (۱۹۶۳)، برزیل (۱۹۶۴)، جمهوری دومینیکن (۱۹۶۳)، آرژانتین (۱۹۶۳)، هوندوراس (۱۹۶۳ و ۲۰۰۹)، عراق (۱۹۶۳ و ۲۰۰۳)، بولیوی (۱۹۶۴، ۱۹۷۱ و ۱۹۸۰)، اندونزی (۱۹۶۵)، غنا (۱۹۶۶)، یونان (۱۹۶۷)، پاناما (۱۹۶۸ و ۱۹۸۹)، کامبوج (۱۹۷۰)، شیلی (۱۹۷۳)، بنگلادش (۱۹۷۵)، پاکستان (۱۹۷۷)، گرنادا (۱۹۸۳)، موریتانی (۱۹۸۴)، گینه (۱۹۸۴)، بورکینافاسو (۱۹۸۷)، پاراگوئه (۱۹۸۹)، هائیتی (۱۹۹۱ و ۲۰۰۴)، روسیه (۱۹۹۳)، اوگاندا (۱۹۹۶)، و لیبی (۲۰۱۱). این لیست شامل کودتاهای شکست خورده آمریکا نیست، که تعداد آنها هم در همین حدود است. کودتاهای منطقه آفریقا و کشورهای دیگری که نقش آمریکا در آنها محتمل است اما هنوز به اثبات نرسیده است نیز در لیست بالا گنجانده نشدهاند.
تلخترین واقعیت دنیایی که در آن زندگی میکنیم تلاشهای آمریکا برای از بین بردن دموکراسی در جهان است، و در عین حال وانمود واشنگتن مبنی بر دفاع از دموکراسی. “هارولد پینتر” برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۰۵ بخش اعظم سخنرانی پس از دریافت جایزه خود را به تحلیل همین موضوع اختصاص داد. وی گفت:“آمریکا در معادلات بینالمللی قدرت با زیرکی تمام دستکاری کرده و در عین حال وانمود میکند تلاشش در جهت بهبود دنیاست. این یعنی هیپنوسیس کردن عالی، هوشمندانه، و بسیار موفقیتآمیز تمام دنیا… این کار اگرچه وحشیانه، بیقید، توهینآمیز و بیرحمانه، اما در عین حال بسیار هوشمندانه است.” چارچوب کودتاهای آمریکا از سال ۱۹۵۳ تا کنون تغییری نکرده است. تفاوت تنها در صراحت آمریکا در ایفای نقش در کودتا و میزان خشونت کودتا بوده است. البته رابطه کاملاً معناداری میان میزان دخالت آمریکا در کودتا و میزان خشونت آن وجود دارد. از یک سو، جنگ عراق نوعی از تغییر حکومت بود که طی آن صدها هزار نیروی آمریکایی وارد عراق شدند و صدها هزار نفر از مردم این کشور را کشتند. از سوی دیگر، نقش آمریکا در کودتای ۱۹۶۵ ژنرال “سوهارتو“ در اندونزی در ابتدا مخفی ماند، علیرغم اینکه سوهارتو هم تقریباً به اندازه مردم عراق از مردم اندونزی کشت. بعد از پایان ماجرا بود که مقامات آمریکا برای شریک شدن در افتخار این کودتا نقش خود را در کمپین قتلعام سوهارتو آشکار کردند. کودتای آمریکا در کوتمالا ۱۹۵۴ اما آمریکا همواره درگیری با شدت کمتر را به حمله و اشغال کشورها ترجیح داده است. سیا و نیروهای ویژه آمریکا از نیروهای نیابتی و عملیاتهای مخفی برای سرنگونی دولتها و سرکوب جنبشهایی استفاده میکنند که در مقابل اشتهای سیریناپذیر آمریکا برای قدرت میایستند. کودتا نقطه اوج چنین عملیاتهایی است و معمولاً زمانی صورت میگیرد که این روشهای با شدت کمتر جواب نمیدهند و در نتیجه یک کشور هدف حمله نظامی مستقیم آمریکا قرار میگیرد. به عنوان مثال آمریکا زمانی به عراق حمله کرد که کودتای شکست خورده سال ۱۹۹۶ سیا در این کشور دردی از واشنگتن دوا نکرد. پس از شکست کودتا، صدام حسین دست آمریکا را خوانده بود و از تمام عملیاتها و روشهای این کشور آگاه شده بود. بنابراین دیگر راهی باقی نمانده بود جز حمله همهجانبه نظامی. کودتای سال ۲۰۰۴ آمریکا در هایتی اغلب کودتاهای آمریکا از مدلی پیروی میکنند که از سال ۱۹۵۳ تا کودتای اخیر اوکراین در سال ۲۰۱۴ تغییر زیادی نداشته است. این مدل سه مرحله دارد: ۱- ایجاد و تقویت نیروهای مخالف مراحل اولیه کودتاهای آمریکا چه در پای صندوقهای رأی و چه از طریق کودتای خلاف قانون اساسی شامل ایجاد و کمک مالی به احزاب سیاسی محافظهکار، گروههای دانشجویی، و رسانههای آن کشور و به راهاندازی کمپینهای غولپیکر تبلیغاتی است در داخل کشور هدف و همچنین در کشورهای منطقه، دنیا و به ویژه آمریکا.
کودتای پس از جنگ جهانی دوم در ایتالیا یکی از نمونههای این چنین است. آمریکا پس از پایان جنگ از عوامل فدراسیون آمریکایی کار در فرانسه و ایتالیا برای رساندن بودجه به کاندیداها و احزاب سیاسی محافظهکار استفاده کرد. اما سوسیالیستها و کمونیستها در انتخابات سال ۱۹۴۶ ایتالیا اکثریت آرا را از آن خود کردند و سپس به هم پیوستند. آمریکا با کلیسای کاتولیک همکاری کرد، با استفاده از افراد مشهور ایتالیایی – آمریکایی مثل “فرانک سیناترا“ بازیگر و خواننده فوقالعاده مشهور، کمپینهای گسترده تبلیغاتی به راه انداخت، و حتی ۱۰ میلیون نامه برای ارسال توسط افراد ایتالیایی – آمریکایی به خانوادههایشان در ایتالیا پرینت کرد. حتی این کشور جنگ زده را به قطع کامل کمکهای آمریکا نیز تهدید کرد. بالأخره پس از تلاشهای فراوان آمریکا، دولت ایتالیا از سال ۱۹۴۸ به بعد رفتهرفته به دست ائتلافهای فاسد با حمایت آمریکا افتاد و این وضعیت تا ۴۶ سال ادامه پیدا کرد. ایتالیا دیگر جایی در برنامههای دموکراتیک با محوریت حقوق کارگران و حفاظت از مشاغل کوچک و متوسط ایتالیایی در مقابل رقبای چندملیتی آمریکایی نداشت. آمریکا در شیلی نیز برای جلوگیری از انتخاب “سالوادور آلنده“ در دهه ۱۹۶۰ همین سیاستها را اتخاذ کرد. این تلاشها در انتخابات سال ۱۹۵۸ موفقیتآمیز نبود، بنابراین دولت کندی تیمی متشکل از ۱۰۰ مأمور سیا و وزارت خارجه را به شیلی فرستاد تا در انتخابات سال ۱۹۶۴ نتیجه را عوض کند. کمپین “ترس سرخ” با تصاویر تیرباران افراد و تانکهای شوروی برای ترساندن زنان، تولید برنامههای رادیویی توسط سیا، پخش “اخبار“ ساختگی، و موارد مشابه همه در همین راستا بود، و در نهایت “ادواردو فری“ با رأی اکثریت زنان انتخابات ۱۹۶۴ را از آلنده برد. اما علیرغم همه کمپینهای آمریکا، آلنده در سال ۱۹۷۰ علیرغم تحریمهای اقتصادی و کمپین بیثباتسازی آمریکا دوباره در انتخابات پیروز شد. دفتر زندگی آلنده در نهایت به دست ارتش ژنرال “پینوکت“ با حمایت سیا و ارتش آمریکا بسته شد. واشنگتن در اوکراین هم از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۹۱ برای حکومت احزاب و کاندیداهای طرفدار غرب تلاش کرد و نقطه اوج آن “انقلاب نارنجی“ سال ۲۰۰۴ بود. اما دولتهای “ویکتور یوشچنکو“ و “یولیا تیموشنکو“ هم با حمایت غرب به سرنوشت دولتهای دیگر تحت حمایت غرب گرفتار و به فساد کشیده شدند و “ویکتور یانوکوویچ“ نخستوزیر سابق این کشور در سال ۲۰۱۰ به ریاستجمهوری انتخاب شد. آمریکا دوباره از تاکتیکهای سنتی خود استفاده کرد و کودتای سال ۲۰۱۴ را رقم زد. موقوفه ملی دموکراسی نقش سیا را در حمایت از کاندیداها، احزاب، و جنبشهای سیاسی مخالف دولت بازی کرد و بودجه ۱۰۰ میلیون دلاری دولت آمریکا برای هزینه در کشورهای دنیا را دریافت کرد. فعالیتهای این نهاد موجب شد تا آمریکا در پروژه اوکراین وارد مرحله بعدی شود. کودتای آمریکا در سال ۱۹۸۹ در پاناما ۲- تظاهراتهای خیابانی خشونتآمیز نوامبر سال ۲۰۱۳ اتحادیه اروپا متن ۱۵۰۰ صفحهای قرارداد تجارت آزاد با اوکراین را تسلیم رئیسجمهور این کشور کرد. به موجب این قرارداد صادرات و سرمایهگذاری کشورهای غربی به درون اوکراین آزاد میشد بدون آنکه اوکراین بتواند محصولات عمده خود را به اتحادیه اروپا صادر کند. کمپانیهای غربی میتوانستند از اوکراین به عنوان مسیری برای ورود کالاهای ارزان قیمت اسیایی به روسیه استفاده کنند که نهایتاً روسیه را مجبور میکرد مرزهایش را به روی اوکراین ببندد و این موجب تضعیف اقتصاد صنعتی شرق اوکراین میشد. یانوکوویچ بنابر همین دلایل از امضای این توافقنامه خوداری کرد و این نشانهای بود برای گروههای طرفدار غرب و جناح راست برای آنکه به خیابانها بیایند. در تهران نیز در سال ۱۹۵۳ سیا یک میلیون دلار برای اجیر کردن گانگسترها و “سازماندهندههای فوقالعاده توانا و حرفهای” هزینه کرد تا تظاهراتهای خشونتآمیز به راه بیندازند. تا جایی که نیروهای مخالف با نیروهای حامی دولت در خیابان درگیر شدند و دستکم ۳۰۰ کشته بهجا ماند. سیا میلیونها دلار دیگر هم به اعضای مجلس و دیگر افراد مؤثر در ایران رشوه داد. محمد مصدق مجبور به استعفا شد و شاه تسلط غرب بر نفت ایران را دوباره برگرداند. این وضعیت تا ۲۶ سال ادامه پیدا کرد، تا زمانی که انقلاب اسلامی صنعت نفت ایران را دوباره ملی کرد. در اوکراین تظاهرات خیابانی ژانویه سال ۲۰۱۴ به خشونت کشیده شد، زمانی که حزب نئونازی “اسووبودا” و نیروهای “بخش راستگرا” کنترل جمعیت حاضر در خیابانها را به دست گرفتند. بخش راستگرا متشکل از گروههای راستگرای افراطی و گانگسترهایی است که بخشی از بودجهشان را اوکراینیهای تبعیدی در آمریکا و اروپا تأمین میکنند و ممکن است از اصل ساخته دست سیا باشند. روسیه ۷ فوریه تماسی تلفنی بین “ویکتوریا نولاند“ دستیار وزیر خارجه و “جفری پایت“ سفیر آمریکا در اوکراین را منتشر کرد که نشان میداد مقامات آمریکایی خود را برای غنمیت شمردن فرصت کودتا در اوکراین آماده میکنند. ۱۷ فوریه بخش راستگرا اعلام کرد فردا از میدان استقلال تا ساختمان مجلس تظاهرات خواهد کرد. این باعث شد که چند روز خشونت شکل بگیرد. نیروهای بخش راستگرا در نهایت به یک انبار اسلحه ارتش حمله کردند و سلاحهای نظامی به دست گرفتند. در پی تیراندازی تکتیراندازها به مردم و نیروهای پلیس در خیابانهای کییف، “الکساندر یاکیمنکو“ رئیس سابق سرویس امنیتی اوکراین گفت که معتقد است تکتیراندازهایی که از ساختمان فیلهارمونیک به طرف مردم شلیک میکردند، قاتلهای بیگانهای بودهاند که از آمریکا پول میگرفتهاند، مثل تکتیراندازهای یوگوسلاوی سابق که با شلیک به سربازان سوری هر روز ۲۰۰۰ دلار درآمد کسب میکنند. با تشدید خشونتها، دولت و احزاب مخالف جلسات اضطراری برگزار کردند و به دو توافقنامه رسیدند، اما بخش راستگرا هیچ یک را نپذیرفت و خواهان ادامه “انقلاب مردم“ شد، تا جایی که یانوکوویچ استعفا کرد و دولت به طور کامل از قدرت ساقط شد. کودتای آمریکایی در هندوراس در سال ۲۰۰۹ ۳- کودتا تشکیل و تقویت نیروهای مخالف و گسترش خشونت در خیابانها استراتژی های آگاهانه برای ایجاد وضعیتی اضطراری است به عنوان بهانهای جهت برکنار کردن یک دولت منتخب و مبتنی بر قانون اساسی و به دست گرفتن قدرت در یک کشور. تا زمانی که رهبران کودتا توسط مأمورین سیا آموزش دیده و آماده میشوند، مقامات آمریکایی هم برنامههای خود را پیاده کرده و خشونتهای خیابانی هم قانون و نظم عمومی را شکستهاند و نهادهای دولتی را از کار انداختهاند و در نتیجه تنها کاری که باقی میماند این است که در لحظه مناسب ضربه نهایی را وارد کنید تا دولت سرنگون شود و رهبران کودتا به جای مقامات دولتی بنشینند. در ایران مصدق پس از آنکه صدها نفر از مردم در خیابانها جان خود را از دست دادند، و برای پایان دادن به خونریزی مجبور به استعفا شد. در شیلی، ژنرال پینوکت به کاخ ریاستجمهوری حمله هوایی کرد. در هائیتی در سال ۲۰۰۴ نیروهای آمریکایی وارد خاک این کشور شدند تا آریستاید رئیسجمهور کشور را از قدرت برکنار و هائیتی را اشغال کنند. در اوکراین تعدادی از نمایندههای مجلس یانوکوویچ را برکنار کردند و “الکساندر تورچینف“ را به عنوان رئیسجمهور انتصابی تعیین کردند. یانوکوویچ به روسیه گریخت و“آرسنی یاتسنیوک“ نخستوزیر اوکراین شد، دقیقاً همانگونه که نولاند و پایت برنامهریزی کرده بودند. تفاوت عمده کودتا اوکراین با کودتاهای دیگر آمریکا نقش کمرنگ ارتش در کودتا بود. از سال ۱۹۵۳ تا کنون در اکثر کودتاهای آمریکا مقامات ارشد ارتش همان کشور برای وارد کردن ضربه نهایی و برکنار کردن رئیسجمهور منتخب و حاکم مورد استفاده قرار میگرفتند. ارتش آمریکا با ارتشهای کشورهای دیگر همکاری میکند تا رهبران کودتاهای آینده را شناسایی و تقویت کند. در این میان گسترش حضور نیروهای عملیاتهای ویژه توسط دولت اوباما در ۱۳۴ کشور دنیا نشان میدهد که این روند همچنان در حال ادامه و گسترش است، و به هیچ وجه رو به زوال نگذاشته است. با این حال، ارتش بیطرف و یا حتی طرفدار روسیه در اوکراین موجب شد تا آمریکا برای به راه انداختن کودتای ضد روسی نتواند روی این ابزار حسابی باز کند.
اگر به تاریخ نگاه کنیم، نیمی از کودتاهای آمریکا ناموفق بودهاند. اما کمتر شده که آمریکاییها در اثر شکست کودتا کشته یا گرفتار شوند. همیشه مردم کشور هدف هستند که به خشونت، بحران، فقر و بیثباتی دچار میشوند. ماشین کودتای آمریکا در ونزوئلا هم فعال بوده است، اگرچه یک بار در سال ۲۰۰۲ در این کشور شکست خورده بود. “رائول کاپوته“ جاسوس دو جانبه سیا در کوبا و ونزوئولا اخیراً از پروژه بلندمدت آمریکا برای تشکیل جنبشهای دانشجویی راستگرای مخالف در ونزوئلا خبر داده است. نتایج این پروژه را اخیراً به تدریج در قالب تظاهرات خشونتآمیز خیابانی میبینیم. یکی دیگر از ویژگیهای کودتاهای آمریکایی نقش رسانههای غربی در تبلیغ داستانهای ساختگی آمریکا برای سرپوش گذاشتن روی کودتا و همچنین سرکوب خبرنگاران واقعی است. این نقش اخیراً تغییر کرده و کودتاهای آمریکایی به خاطر ماهیتی کهک دارند باید عملیاتهای مخفی باقی بمانند و بنابراین رسانههای آمریکایی اجازه ندارند اسرار “امنیت ملی“ آمریکا را درباره این کودتاها افشا کنند، از جمله اسامی مأمورین سیا که در ماجرا نقش داشتهاند. این رسانهها با گزارش همان داستانهای ساختگی، در حقیقت به همدستان دولت آمریکا تبدیل میشوند. نه تنها هم دست با دولت آمریکا میشوند بلکه اعمال زشت این دولت را به ارزش تبدیل کردهاند. زمانی که نقش واقعی این رسانهها در تبلیغات به نفع یک نظام سیاسی و اقتصادی توسعهطلب را درک میکنیم، آنگاه است که میفهمیم بخش بزرگی از ماهیت آنها پیشبرد افسانهها و اطلاعات غلطی است که به سود دولت آمریکا است. اگر مثال اوکراین را در نظر بگیرید میبینید که در این زمینه بسیار خوب هم عمل میکنند، همانطور که درباره عراق و دروغ سلاحهای کشتار جمعی خوب عمل کردند. علاوه بر خودداری از هرگونه اشاره به نام آمریکا یا نقش این کشور در کودتای اوکراین، بلافاصله زبان به انتقاد از پوتین برای دخالت در امور کریمه گشودهاند. بنابراین اگر در آمریکا زندگی میکنید و میخواهید بدانید ماشین کودتای واشنگتن واقعاً چه کاری میکند و در کجا حضور دارد، بهتر است تلویزیون خود را خاموش کنید. منبع: مشرق امام خمینی: از همۀ ادارات، باید این “شیر و خورشید” منحوس قطع بشود Posted: 05 May 2014 07:47 AM PDT متأسفانه دستیار ارشد رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی و در جمع یهودیان شیراز نسبت به بازگشت نشان شیر و خورشید ابراز علاقه کرد و با توجیهات خاص خود ادعاهایی را مطرح کرده است که با سکوت مسوولان دولتی و انتقاد مردم انقلابی همراه بوده است. به نقل از مشرق، یونسی در ادامه اظهارات عجیبش ادامه داد: شیر نماد حضرت علی(ع) و خورشید نماد حضرت محمد(ص) است و تنها تاجش مربوط به شاه بود. وزیر سابق اطلاعات اضافه کرد که “اگر به من باشد، هلال احمر را تغییر میدهم و شیر و خورشید را جایگزین آن میکنم؛ البته برای هلال احمر هم احترام قائلم.” اگرچه هیچ یک از مقامهای مسوول دولتی درباره این اظهارات شاذ و غیر مربوط توضیحی ارائه ندادهاند و عملا با سکوت خود به دنبال گذشتن از کنار این تناقض آشکار با اصول انقلابی هستند، اما مردم انقلابی نسبت به ان واکنش نشان داده و خواهند دادند. از سوی دیگر، غرب ما را خوار کرد؛ غرب روحیات ما را از بین برد. ما را غربزده کردند؛ ما این غربزدگی را میزداییم. ما با ملت ایران، با همراهی ملت ایران، با پشتیبانی ملت ایران، تمام آثار غرب را ـ تمام آثار فاسده، نه آثاری که تمدن است ـ تمام اخلاق فاسدۀ غربی را، تمام نَغَمات باطلۀ غربی را خواهیم زدایید. ما یک «مملکتِ محمدی» ایجاد میکنیم. بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد، آرمهای ایران نباید آرمهای شاهنشاهی باشد؛ باید آرمهای اسلامی باشد. از همۀ وزارتخانهها، از همۀ ادارات، باید این “شیر و خورشید” منحوس قطع بشود؛ عَلَم اسلام باید باشد. آثار طاغوت باید برود. اینها آثار طاغوت است؛ این تاج آثار طاغوت است؛ آثار اسلام باید باشد.
![]() ![]() نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 18 ارديبهشت 1393برچسب:امریکا چگونه در یک کشور کودتا میکند,امریکا چگونه, در یک کشور کودتا, میکند, :: 13:58
وحید جنتی
آخرین مطالب ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشيو وبلاگ ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() نويسندگان پیوندهای روزانه ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() |
|||
![]() |