وبلاگ شخصی من وبلاگ وحید جنتی دوران رهبری الف- انتخاب به مقام رهبری نظام جمهوری اسلامی انتخاب آیتالله خامنهای به مقام رهبری نظام جمهوری اسلامی بعد از رحت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، یکی از فرازهای مهم تاریخ ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب است. سرعت عمل و آراء قاطع نمایندگان مجلس خبرگان به آیتالله خامنهای و ویژگیهای شخصیتی، سوابق مبارزاتی و مدیریتی قابل ملاحظه ایشان و از همه مهمتر، اصرار و تأکید همیشگی بر ضرورت تداوم راه و آرمانهای امامخمینی، مرحله نوینی از تاریخ ایران را با اقتدار همراه با ثبات و آرامش رقم زد. عدم انتخاب جانشین برای امامخمینی از یک طرف و حساسیتهای ناشی از شرایط نه جنگ و نه صلح بین ایران و عراق و تداوم خصومت و دشمنی نظام سلطه جهانی نسبت به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی که همواره مترصد زدن ضربهای به آن بودند، به این دوره از تاریخ ایران حساسیت ویژهای داده بود. لذا پس از رحلت امامخمینی، موضوع انتخاب رهبری برای نظام جمهوری اسلامی، اهمیت فوقالعادهای داشت. در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ در حالی که مردم و مسئولان آماده تشییع و خاکسپاری پیکر پاک امامخمینی بودند، در جلسهای با حضور مسئولان کشوری و لشکری، آیت الله خامنهای رئیسجمهور، وصیتنامه سیاسی- الهی امامخمینی را قرائت کردند. مجلس خبرگان رهبری عصر همان روز تشکیل جلسه داد تا رهبر یا شورای رهبری جدید برای نظام جمهوری اسلامی را انتخاب کند. مطابق اصل ۱۰۷ قانوناساسی مصوب ۱۳۵۸ ش، انتخاب رهبری بر عهده نمایندگان مجلس خبرگان قرار دارد. در بحث رهبری شورایی یا فردی، اکثریت اعضای مجلس خبرگان به رهبری شورایی رأی ندادند و آنگاه که بحث از مصداق رهبری برای رأیگیری به میان آمد و نام آیتالله خامنهای مطرح شد، برخی از نمایندگان که از نظر امامخمینی مبنی بر صلاحیت آیتالله خامنهای برای رهبری نظام پس از رحت امام که در جلسات متعددی در خصوص سران قوا و نخستوزیر و حاج سیداحمد خمینی ابراز کرده بودند، اطلاع اجمالی داشتند، خواستار توضیح شاهدان آن شدند. دو نفر از شاهدان، نقل امامخمینی که خود عضو مجلس خبرگان بودند، استناد این نظر به امام را تأیید کردند. همچنین گفته دیگری از امام مبنی بر شایستگی آیتالله خامنهای برای رهبری که در جریان سفر اخیر ایشان به چین و کرهشمالی ابراز کرده بودند نیز در آن جلسه با واسطه نقل شد. در پی آن رأیگیری به عمل آمد و اکثریت قاطع نمایندگان مجلس خبرگان با توجه به نظر امام راحل و صلاحیتهای دینی، علمی و سیاسی آیتالله خامنهای، معظمله را به رهبری نظام جمهوری اسلامی انتخاب کردند. (چگونگی…، ۱۸؛ هاشمی، بازسازی…، ۱۴۹-۱۵۱) آیتالله خامنهای خود به این موضوع اشاره کرده، میگویند: تا زمانی که موضوع انتخاب را متعین ندانستم از پذیرش آن مقام امتناع میکردم. (حدیث، ۱۸۲٫ ۱-۱۸۳). پس از بازنگری در قانون اساسی و انجام همهپرسی، مجلس خبرگان رهبری یک بار دیگر براساس قانون اساسی جدید در مورد رهبری ایشان رأیگیری کرد و اکثریت قاطع مجددا معظمله را به رهبری نظام انتخاب کردند. برخی زمینههای اصلی نظر امام راحل بر رهبری آیتالله خامنهای عبارتاند از: مبارزه طولانی مدت برای تحقق حکومت اسلامی، اعتقاد راسخ و روشن به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، بیش از یک دهه فعالیتهای همهجانبه سیاسی، اجرایی و فرهنگی برای استقرار نظام جمهوری اسلامی، روشن بینی دینی، تسلط علمی بر مبانی دینی، سلوک فردی و اجتماعی، زهد و پارسایی. امامخمینی به مناسبتهای گوناگون شایستگیها، تعهد و خدمتگزاری آیتالله خامنهای در راه خدمت به نظام جمهوری اسلامی را مورد تأیید قرار داده بودند. ایشان در تاریخ ۷ تیر ۱۳۶۰ در بخشی از پیام خود به مناسبت ترور آیتالله خامنهای فرمودند: اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم (ص) و خاندان حسین بن علی (ع) هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب میباشید، میزان تفکر سیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندید. اینان با سوء قصد به شما عواطف میلیونها انسان متعهد را در سراسر کشور، بلکه جهان جریحهدار نمودند. اینان آن قدر از بینش سیاسی بینصیباند که بیدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیگشاه ملت به این جنایت دست زدند و به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین انداز است… من به شما خامنهای عزیز، تبریک میگویم که در جبهههای نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. (صحیفه، ۵۰۴٫ ۱۴) امام در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۶۵ به افراد و رجال سیاسی توصیه کردند که در گفتارشان به جای عیبجویی دائمی، مثل آیتالله خامنهای باشند که همیشه همه را نصیحت میکند و خدماتش را به رخ مردم نمیکشد. (همان، ۱۲۷٫ ۲۰) در تاریخ ۲۱ دی ۱۳۶۶ در پاسخ به نامه آیتالله خامنهای در مورد ولایت مطلقه فقیه، در بخشی از نامه نوشتند: اینجانب که از سالهای قبل از انقلاب با جناب عالی ارتباط نزدیک شدهام و همان ارتباط بحمدالله تعالی تاکنون باقی است، جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم و شما را چون برادری آشنا به مسائل فقهی که متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری میکنید، میدانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید، روشنی میدهید. (همان، ۴۴۵٫ ۲۰). حجتالاسلام والمسلمین سیداحمد خمینی، نزدیکترین فرد به امامخمینی که مشاور و مورد وثوق کامل ایشان بود، نقل کرده که امام در پس سفر خارجی آیت الله خامنهای گفتند: الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند (جرعه نوش، ۲۶۵). زهرا مصطفوی، دختر امامخمینی بیان کرده که آنگاه که امام درباره رهبری آینده نظام پرسیده است، ایشان از آیتالله خامنهای نام بردند و آنگاه که از مقام علمی آیتالله خامنهای سوال کرده است، ایشان اجتهاد آیتالله خامنهای را تأیید کردهاند. (جمهوری، شمـ ۵۳۵۲، ص۲). آیتالله هاشمیرفسنجانی نیز نقل کرده است که زمانی که امام درصدد عزل آیتالله منتظری از رهبری آینده بودند، در جلسهای که با حضور سران سه قوه، نخستوزیر (میرحسین موسوی) و حاج سیداحمد خمینی در محضر امام تشکیل شده بود، در مورد جانشین رهبری بحث شد، امام از آیتالله خامنهای برای رهبری آینده نظام نام بردند. وی همچنین بیان داشته که در جلسه خصوصی خود با امام راحل نسبت به وضع رهبری در آینده ابزار نگرانی کرده است و امام در پاسخ با اشاره به آیتالله خامنهای فرمودهاند: شما در بن بست نخواهید بود. چنین فردی در میان شما هست. چرا خودتان نمیدانید؟ (مرجعیت…، ۷۰) بدون تردید مقطع زمانی انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری نظام دارای اهمیت و حساسیت ویژهای بوده است. برخی نگرانیها که در پی بیماری امامخمینی به وجود آمده بود، عبارت بودند از: ۱٫ مدیریت کشور در دوره پس از امامخمینی (جمهوری، شمـ ۲۹۵۰، ص ۱۴-۱۵)؛ ۲٫ ناتمام بودن اصلاح و بازنگری قانوناساسی؛ ۳٫ نگرانی از حمله یا تحریکات نظامی عراق، آمریکا و منافقین با توجه به نقض مکرر آتشبس توسط عراق و تبلیغات وسیع برای پیروز قلمداد کردن خود در جنگ؛ ۴٫ ادامه بحران ناشی از توطئه انتشار کتاب آیات شیطانی در حوزه سیاستخارجی و صدور حکم امامخمینی مبنی بر ارتداد سلمان رشدی، نویسنده آن که با واکنش سرسختانه کشورهای غربی مواجه شد. (جمهوری، شمـ ۲۸۵۲، ص۳؛ کیهان، شمـ ۱۳۶۲۱، ص۱، ۱۲). اما آنچه همه نگرانیها را به امید تبدیل کرد، عبارت بودند از: ۱٫ انتخاب آیتالله خامنهای به مقام رهبری که در کوتاهترین زمان روی داد. ۲٫ تشییع و وداع میلیونی و بینظیر مردم با امامخمینی و شکل گرفتن بزرگترین تشییع و وداع با یک رهبر مردمی که همچون طوفان عظیمی احتمال هرگونه توطئه دشمن را منتفی کرد. ۳٫ تأیید و بیعت مسئولان ارشد نظام، بیت امام، مراجع تقلید و علما، نخبگان، شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی، خانوادههای شهدا و قشرهای مختلف مردم. ۴٫ نهادهایی که نماد اقتدار کشورند از انتخاب آیتالله خامنهای به مقام رهبری حمایت و آمادگی خود را برای اطاعت از اوامر ایشان اعلام نمودند. (حدیث، ۱/جم) ۵٫ حاج سیداحمد خمینی ساعاتی پس از انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبری با ارسال پیام تبریکی به ایشان اظهار داشت: «حضرت امام بارها از جنابعالی به عنوان مجتهد مسلم و نیز بهترین فرد برای رهبری نظام اسلامیمان نام میبردند. من و تمامی اعضای بیت امام از حضرات آیات خبرگان محترم صمیمانه تشکر مینماییم؛ چرا که معتقدیم روح امام عزیزمان از این انتخاب شاد و آرام شده است. من بار دیگر چون برادری کوچک اوامر آن ولیفقیه برای خود لازمالاجرا میدانم.» (جمهوری، ش۲۹۲۴، ص۳) ۶٫ بیعت وسیع و گسترده، این پیام را به همراه خود داشت که جانشین امامخمینی در حوزه نظر و عمل، اعتقاد راسخ به راه و تفکر امام دارد و آن را با تمام توان استمرار خواهد بخشید. این بیعتها به صورت حضوری، شرکت در راهپیماییها، انتشار اطلاعیه و پیام تبریک و امضای طومارها پس از آن انجام گرفت. (کیهان، شم۱۳۶۳۱) کاروانهای میثاق با امام و بیعت با رهبری در آستانه چهلمین روز ارتحال امامخمینی از سراسر کشور به راه افتاد (جمهوری، شمـ ۲۹۲۹) و «مانورهای بیعت با رهبری» در برخی مناطق مرزی و استراتژیک کشور (همان، شمـ۲۹۷۲) و نیز برگزاری «سمینارهای میثاق با امام، بیعت با رهبری» شکل گرفت. (همان، شمـ ۲۹۷۹). بیعت با آیتالله خامنهای، تا ماهها استمرار یافت و به جهانیان ثابت کرد که ایران با رهبری آیتالله خامنهای همچنان پرچمدار امت اسلامی است. ۷٫ مواضع صریح و مکرر آیتالله خامنهای مبنی بر تداوم راه امام و حفظ وحدت و ایجاد اعتماد متقابل بین مردم و رهبری و پافشاری بر حفظ اصول دینی، شرع و شفقت اسلامی، حمایت بیدریغ از مستضعفان و محرومان و قشرهای پایین جامعه و ایجاد وحدت و همبستگی با ملتهای مظلوم و عزت بخشیدن به اسلام و ملتهای مسلمان و مرعوب نشدن از تهدیدات قدرتهای جهانی. آیتالله خامنهای از امامخمینی به عنوان «ریشه شجره طیبه انقلاب» یاد کردند و اعلام نمودند که «ما راه خود را براساس راه امام ادامه خواهیم داد» (حدیث، ۱ / ۳-۵، ۹۵، ۳۱۴) ب- سیاست داخلی سیاست داخلی در این دوره با پنجمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و نیز همهپرسی اصلاح قانون اسای مصوب سال ۱۳۵۸ شروع میشود. از آغاز دوره رهبری آیتالله خامنهای تاکنون ۷ دولت با رای مستقیم مردم تشکیل شده است. یکی از ویژگیهای عمده تشکیل دولتها در این مقطع برگزاری انتخابهای پرشور و رقابتی بوده است. رویکرد دائمی رهبر انقلاب اسلامی در مورد دولتها رویکردی حمایتی بوده و در عین حال نگاه انتقادی نسبت به برخی از اقدامات و عملکرد دولتها وجود داشته است. آیتالله خامنهای دستورات و توصیههای مهمی به دولتها در نهان و آشکار داشتهاند. برخی از مهمترین توصیههای ایشان عبارتند از: توجه به قشرهای ضعیف و محروم، حرکت در مسیر شریعت و عدم انحراف از آن، تداوم راه امامخمینی و ارتباط با مردم. یکی از راهبردهای مورد نظر رهبری انقلاب برای غلبه بر چالشها، طرح و تحلیل ابعاد و ظرفیتهای مختلف گفتمان انقلاب اسلامی، به ویژه در میان دانشجویان و جوانان بوده است. پیامدهای عملی و مصادیق عینی این رویکرد و رخداد و چالشهای مهمی همچون رویدادهای کوی دانشگاه تهران در تیر ۱۳۷۸ و وقایع سال ۱۳۸۸ به ظهور رسید. سفرهای استانی: یکی از مهمترین اقدامات رهبر انقلاب برای تداوم ارتباط با مردم و خدمت به آنها، سفرهای استانی بود. آیتالله خامنهای اهمیت سفرهای استانی را ملاقات با مردم و احوالپرسی از قشرهای مختلف، حضور در میان آنها، اطلاع از اوضاع و پیدا کردن معلومات از نزدیک در مورد زندگی و مسائل مردم میدانند. (مصاحبه در پایان سفر به استان چهارمحال و بختیاری، ۷ / ۷ / ۱۳۷۱) ایشان از سفرهای استانی روسای جمهور نیز همواره به عنوان یکی از اقدامات مهم برای حفظ رابطه دولت با مردم و آگاهی از مسائل و مشکلات آنها از نزدیک یاد کرده و بر انجام و تداوم آن تاکید نمودهاند. (بیانات، ۸ / ۱۲/ ۱۳۸۴) در نظر رهبر انقلاب سفرهای استانی مسئولان دارای این آثار است: موجب تعمیق پیوند آنان با مردم و مردم با نظام جمهوری اسلامی؛ محرومیتزدایی؛ توسعه و پیشرفت اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی کشور؛ گام مهمی در راستای اجرای عدالت اجتماعی؛ وحدت و تقویت همگرایی بین اقوام و قشرهای مختلف مردم در سراسر کشور. از دیگر اهداف سفرها میتوان به این موارد اشاره کرد: ارتباط مستقیم تصمیمگیران و مجریان، ارتباط با نخبگان و مدیران محلی، تجلیل از خانوادههای شهدا و ایثارگران، بزرگداشت خادمان محلی کشور، بیدار کردن استعدادهای نهفته، دیدار از مناطق محروم در سالهای پس از پایان جنگ یک راهبرد برای نظام جمهوری اسلامی محسوب میشد. وقایع سالهای ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ ش: یکی از رخدادهای دوران رهبری آیتالله خامنهای حوادث کوی دانشگاه تهران در تیر ۱۳۷۸ بود که با هدایتهای رهبری انقلاب و حضور مردم مهار شد. ایشان ضمن تبیین ابعاد و پیامدهای آن حادثه، آن را حادثهای تلخ و غیرقابل قبول در جمهوری اسلامی شمردند و نسبت به برخورد جدی و قانونی با متخلفان و عاملان آن تاکید کردند. (بیانات، ۲۱/۴/۱۳۷۸) همچنین آن را درسی مهم برای مسئولان، دانشجویان و مردم دانستند. (خطبهها، ۸/۵/۱۳۷۸). رخداد مهم دیگر واقعی پس از انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری بود که ناشی از نارضایتی برخی از نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات بود. حضور ۸۵ درصدی واجدان شرایط در این انتخابات، از فرازهای مهم انقلاب اسلامی بود. رهبر انقلاب اسلامی در پیام تبریک به مردم ضمن اشاره به اهمیت این مشارکت گوشزد کردند که دشمنان میخواهند شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند. این واقعه با تدابیر و رهنمودهای آیتالله خامنهای از میان رفت (بیانات، ۶ /۱۲/۱۳۸۸). به ظن ایشان لغزش و تردید خواص موجب سستی پایههای جامعه میشود (بیانات ۲۲ /۹/ ۸۸؛ بیانات ۱۶ / ۵/ ۱۳۹۱) ج- سیاست خارجی براساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی، تعیین سیاستهای کلی نظام از جمله سیاستخارجی پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین نظارت بر آنها بر عهده رهبر انقلاب اسلامی است. تصویب یا رد سیاستخارجی از اختیارات رهبر نظام جمهوری اسلامی است و نظر وی در موارد مهم سیاستخارجی فصلالخطاب است. (ملکی، ۳۹) براساس قانوناساسی و اختیارات ناشی از ولایت مطلقه فقیه، مقام رهبری در راس هرم تصمیمگیری و سیاستگذاری خارجی نقش اصلی را داراست. (دهقان، ۲۶۲) آیتالله خامنهای از آغاز دوره رهبری، ضمن استمرار حرکت در مسیر سیاستخارجی مورد نظر و عمل امامخمینی سیاستخارجی جمهوری اسلامی را متناسب با تحولات بینالمللی و جایگاه و موقعیت ایران، تنظیم کردهاند. ۱-اصل «نه شرقی، نه غربی»: این اصل سیاسی، زیربنای مسیر اصلی سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران است. به نظر آیتالله خامنهای این اصل نه یک سیاست، بلکه مبنا و پایه نظام جمهوری اسلامی (حدیث ۲/۷۸؛ راهبردها، ۳۵) و بیت الغزل سیاستخارجی جمهوری اسلامی است. (همان، ۴۹) ۲-حمایت از مردم لبنان و فلسطین: رهبر انقلاب اسلامی در تبیین و اجرای عملی اصل حمایت از مستضعفان و مظلومان جهان، آن را گامی برای حرکت به سوی حیات، طیبه میدانند که با حاکمیت مومنان و مسضعفان عملی خواهد شد. یکی از مصادیق بارز مستضعفان و مظلومان در عصر حاضر، مردم ستمدیده فلسطین و لبنان میباشند. ملتهای فلسطین و لبنان در دوارن پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره مورد حمایت نظری و عملی امامخمینی بودند و این سیاست در دوران رهبری آیتالله خامنهای نیز با قوت و وسعت بیشتری تداوم یافته است. در منظر آیتالله خامنهای، اسلامی که ابوجهلها و ابوسفیانها از آن نترسند، اسلام نیست. اسلامی که طبقات مستضعف و محروم به آن امیدوار نباشند، اسلام نیست. (بیانات، ۱۰ / ۱۱ /۱۳۶۸) آیتالله خامنهای به مناسبت اولین سا لگرد رحلت امامخمینی در ۱۰ خرداد ۱۳۶۹ پیامی را خطاب به ملت ایران صادر کردند که از آن طریق خط مشی آینده ناظم جمهوری اسلامی را نیز تببین نمودند. از جمله محورهای این پیام، اعلام خطوط اصلی سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران بود. در این پیام مسئله فلسطین به عنوان مسئله اول بینالمللی اسلامی مطرح شده است. (سیمای…، ۳۳) آیتالله خامنهای هدف ایران را حمایت اخلاقی، سیاسی و مالی و همچنین حمایت مستقیم از جهاد بر ضد رژیمصهیونیستی اعلام کردند. (بیانات، ۴ /۹/۱۳۶۹) در مسئله لبنان و به ویژه در جنگهای ۳۳ روزه لبنانیها و رژیمصهیونیستی، این سیاست را اعمال نمودند که نتیجه آن پیروزی ملتهای لبنان و فلسطین بود (خطبهها، ۱۴/۱۱/۱۳۹۰) ۳-حمایت از بیداری اسلامی: بیداری اسلامی در اندیشه آیتالله خامنهای دارای سابقهای قدیمی و طولانی است. ترجمه و انتشار کتاب آینده در قلمرو اسلام در ۱۳۴۵ ش و ادعانامهای علیه تمدن غرب در ۱۳۴۹ ش- که هر دو از آثار سید قطب است- مصداق عینی این مدعاست. در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه در دوران رهبری، آن را در چارچوب اصلی دعوت در سیاستخارجی جمهوری اسلامی دنبال نمودند. ایشان در ۲۰ بهمن ۱۳۶۸ به صراحت از بیداری اسلامی حمایت کردند و بازگشت مسلمانان به زندگی اسلامی را نوید دادند. (خطبهها) بیدرای اسلامی براساس ۳ اصل؛ بازگشت به اسلام، تحقق وحدت جهانی اسلام و استکبارستیزی شکل جدیدی به خود گرفت. (بیانات، ۲۲ / ۲ /۱۳۸۲، ۲ / ۱۲ /۱۳۸۹) ارائه الگو برای حرکتهای آزادیخواهانه ضداستبدادی و ضداستعماری در بیداری اسلامی از جمله اقدامات آیتالله خامنهای در دوران رهبری بوده است. ایشان در نخستین روزهای سال ۱۳۹۰ و پس از خیزش مردمی در برخی کشورهای منطقه، آن را حرکت ملتها و امت اسلامی با شعار اسلام به سمت اهداف اسلایم و نشاندهنده بیداری عمومی ملتها دانستند. (بیانات، ۱/۱/۱۳۹۰) ایشان پدیدار شدن بیداری اسلامی در جهان اسلام را حاصل انقلاب اسلامی ایران و پیروزی ملت ایران در آن میدانند. رهبر انقلاب اسلامی، امامخمینی را مظهر بیداری اسلامی معرفی مینمایند و منطق امامخمینی در این زمینه را منطق عقل بیان میکنند. (بیانات، ۱۱/۶/۸۴). ویژگی دیگر اندیشه بیداری اسلامی در منظر آیتالله خامنهای پیوستگی آن در خط اعتدال آرمانگرایی اسلامی میباشد. (صوفی، ۱۸۴، ۱۸۵) ایشان تحقق بیداری را حتی در ملتهای غیرمسلمان قطعی میدانند. (بیانات، ۱۴/۲/۱۳۹۰) ایشان با بیان عباراتی چون «بیداری ملتها» (بیانات ۲۲ /۶/۱۳۶۸)، «بیداری مردم» (بیانات، ۲ / ۱ / ۱۳۶۹) «بیداری ملتهای مظلوم» (بیانات ۱۰۹ / ۱۱ /۶۸)، «بیداری انقلاب» (ببیانات ۱۴/۴/۱۳۶۸)، «بیداری معنوی» (بیانات ۱۷/۷/۱۳۷۰)، «بیداری ایمان: (۱۷/۱۱/۷۲)، «بیداری جهانی» (بیانات ۱۲/۸/۱۳۷۷) تصریح کردهاند که بیداری تا قلب اروپا پیش خواهد رفت. در وجه دیگر، ایشان با استناد به آیات قرآن، بیداری اسلامی را تحقق وعده نصرت الهی در نتیجه مقاومت آگاهانه امت اسلامی تلقی میکنند. (معتمد، ۶۱-۷۰) رهبر انقلاب اسلامی، در تحلیل هویت اسلامی بیداری مردم خاورمیانه و جهان اسلام، نقطه ثقل آن را خواست مردمسالاری از سوی مردمی میدانند که در بستر اسلامی زندگی میکنند و میاندیشند. (مرادی، ۷۶) ایشان به تبیین آسیبهای درونی و بیرونی بیداری به طور اعم و بیداری اسلامی به طور اخص پرداختهاند. راهکارهای ارائه شده از سوی ایشان برای تقویت بیداری اسلامی در بستر پدید آمده و در مسیر درست آن عبارتنداز: توکل به خدا و اعتماد به او؛ آمادگی در میدان؛ عدم غفلت و غرور؛ بازخوانی اصول انقلاب؛ پرهیز از اختلافات مذهبی، قومی، قبیلهای و مرزی؛ نظامسازی و اعتماد به نسل جوان. (یوسفی، ۱۹۱-۲۲۷) عزت، حکمت و مصلحت: آیتالله خامنهای معتقدند که عزت، حکمت و مصلحت یک مثلث الزامی برای چارچوب ارتباطات بینالملی ماست. (منشور… ۱۸۹) دین اسلام یک دین عقلانی است و ما باید در سیاستخارجی حکیمانه و مدبرانه و از موضع عزت حرکت کنیم. (راهبردها، ۴۶). معنای عزت این است که جامعه و نظام اسلامی در هیچ یک ازبرخوردهای بینالمللی خود، نباید طوری حرکت کند که منتهی به ذلت اسلام و مسلمین شود. در مورد حکمت نیز میگویند: یعنی نظام اسلامی باید حکیمانه کار کند و از روی احساسات و بیتوجه به منافع و شرایط و بهرههایی که ما از رابطه با دنیا بگیریم حرکت نکند. (منشور، ۱۸۳) دیپلماسی انقلابی: یکی از ابزارهای اعمال و پیشبرد سیاستخارجی، دیپلماسی است. به نظر آیتالله خامنهای دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید انقلابی باشد و انقلاب دیگری در دیپلماسی به آن است که ما مواضع اسلامی و انقلابی را قاطعانه و بدون رو دربایستی و مرعوب شدن حفظ کنیم. دیپلماسی یک جنگ است. همه دیپلماتها مشغول جنگاند و ارزش و تاثیر آن جنگ هم در مواردی بیشتر از جنگ نظامی است. (حدیث، ۲ /۷۲ -۷۴) مواضع ایران در عرصههای دیپلماسی باید به صراحت اعلام شود. (بیانات، ۲ /۵/۱۳۷۴). دیپلماسی، ابزار کارآمد اقتدار نظام سیاسی و دست توانای حل مشکلات کشور است. این دیپلماسی باید در مسیر آرمانهای نظام اسلامی باشد. (راهبردها، ۸۸-۸۹) در مقابل، دیپلماسی منفعل را بدترین نوع دیپلماسی میدانند که دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به شدت باید از آن پرهیز کند. (بیانات، ۲۵/۵/۱۳۷۹) از دیگر محورهای مورد نظر آیتالله خامنهای در سیاستخارجی رابطه با آمریکا بوده است. آیتالله خامنهای در نخستین ماههای انتخاب به مقام رهبری انقلاب اسلامی صریحاً اعلام کردند ما تا زمانی که آمریکا سیاستهای زور، ظلم وخصومت را با جمهوری اسلامی ایران در پیش گیرد و از دشمنان ایران حمایت کند و روشهای غلط خود را اصلاح نکند، با آن کشور رابطه برقرار نخواهیم کرد. (بیانات، ۳۱/۵/۱۳۶۸، ۱۳/۸/۱۳۷۲) به نظر ایشان، رابطه و مذاکره با دولت آمریکا به حال ملت ایران هیچ فایدهای ندارد، زیرا هیچ صداقتی در گفتار و رفتار آنان وجود ندارد. (خطبهها، ۲۶/۱۰/۷۶). مهمترین مسئله در رابطه ایران و آمریکا، ارتباط آن به رژیمصهیونیستی است و تا زمانی که مبارزه با این رژیم ادامه دارد، امکان برقراری را به برابر و دوسیه با آمریکا وجود ندارد و یا بسیار سخت است. (بیانات، ۱۲/۸/۱۳۷۸) آیتالله خامنهای معتقدند که مذاکره با آمریکا در هر یک از قضایایی که این دولت در آن برای خودش ایده و منفعیت تعریف کرده است هیچ فایدهای ندارد، زیرا این کشور مستکبر است و تسلیم نمیشود. (بیانات، ۸/۸/۱۳۸۰) رهبر انقلاب اسلامی مبنائاً به مذاکره معتقدند؛ اما در مذاکره برای رسیدن به یک قدر مشترک، دو طرف باید همدیگر را قبول داشته باشند؛ یک حد وسطی هم وجود داشته باشد؛ مذاکره کنند تا به این حد وسط برسند. به نظر ایشان مذاکره باید از موضع قدرت و قوت باشد. کسانی که در شرایط تهدید به فکر مذاکره میافتند، ضعف خودشان را با صدای بلند اعلام میکنند. این حرکت بسیار غلطی است. (بیانات ۲۷ /۱۲/۱۳۸۰). آیتالله خامنهای هیچوقت به مذاکره با آمریکا خوشبین نبودهاند و معتقد بودهاند که اختلافات ایران و آمریکا بر سر مسائل ماهیتی و اساسی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است و دولت آمریکا صریحا با نظام اسلامی، هویت اسلامی و ایمان اسلامی مردم ما اعلام مخالفت کرده است. علتش این است که اسلام موجب شده تا این ملت در مواضع خود مستقر و ثابت باشد و پابرجا بایستد و تسلیم آنها نشود. (بیانات۱۱/۲/۱۳۸۱) رهبر انقلاب اسلامی میگویند هرگز نگفتیم ما تا ابد با آمریکا قطع رابطه خواهیم کرد. هیچ دلیلی ندارم که تا ابد قطع رابطه با هر کشوری، با هر دولتی داشته باشیم. مسئله این است که شرایط این دولت به گونهای است که رابطه با او برای ما ضرر دارد. انسان رابطه را با هر کشوری به دنبال تعریف یک منفعتی ایجاد میکند. آن روزی که رابطه با آمریکا مفید باشد، اول کسی که بگوید رابطه را ایجاد کنند، خود بنده هستم. (بیانات، ۱۳/۱۰/۸۶). آیتالله خامنهای معتقدند که مرکز توطئهها بر ضد نظام جمهوری اسلامی در ۳ دهه گذشته، آمریکا بوده است. با این حال، برای اثبات ماهیت آنها با مذاکره مستقیم با مقامات آمریکایی موافقت کردند. (بیانات، ۱/۱/۱۳۹۲). ۷٫ پرونده هستهای: سیاست رهبری انقلاب اسلامی در پرونده هستهای پافشاری بر موضع بر حق جمهوری اسلامی ایران است. آیتالله خامنهای ضمن حرام دانستن تولید و استفاده از سلاح هستهای، همواره برخلع سلاح هستهای فراگیر و جهان شمول و اجرای کامل مفاد معاهده منع تکثر سلاحهای هستهای (ان. پی. تی) تاکید کردهاند. (پیامها، ۲۸/۱/۸۹؛ بیانات، ۱/۱/۱۳۸۴). نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای بدست یافتن به مقصود است؛ به معنای این است که سالک راه خدا- در هرنوع سلوکی- به سمت آرمانهای گوناگون و متنوع اسلامی که حرکت میکند، به هر شکلی و به هر نحوی هست، باید از شیوههای متنوع برای رسیدن به مقصود استفاده کند. (بیانات، ۲۹/۸/۹۲) نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است؛ به معنای این است که سالک راه خدا- در هر نوع سلوکی- به سمت آرمانهای گوناگون و متنوع اسلامی که حرکت میکند، به هر شکلی و به هر نحوی هست، باید از شیوههای متوع برای رسیدن به مقصود استفاده کند. (بیانات، ۲۹/۸/۱۳۹۲)نرمش قهرمانانه یعنی قدرت مانور بین «اقتدار» و «انعطاف» ذیل ۳ اصل عزت، حکمت و مصلحت. رهبر انقلاب همچنین در طول مدت مذاکره تلاش داشتند تا ضمن تاکید بر حقوق هستهای ایران، خطوط قرمز جمهوری اسلامی را نیز ترسیم کنند. خطوط قرمز وضع شده نه تنها به چراغ راهنمای تیم مذاکرهکننده هستهای تبدیل شد، بلکه به مثابه حصاری بود که طرفهای غربی را نیز از نزدیک شدن به این موضوعات باز داشت. این رویکرد رهبری باعث شد تا تیم مذاکرهکننده ایران با اطمنیان خاطر نقش فعالتر و پرتحرکتری در مذاکرات داشته باشند. د-اقتصاد آیتالله خامنهای در شرایطی به مقام رهبری انقلاب اسلامی انتخاب شدند که هنوز کشور از بحرانهای اقتصادی وسیاسی، ناشی از جنگ تحمیلی، خارج نشده بود و به طور جدی نیازمند اقدامات اساسی برای بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ وسازندگی در زمینه امور زیربنایی بود. در این مقطع، اختلاف نظرهای موجود در میان گروهها و شخصتیهای سیاسی، پیرامون سیاستهای اقتصادی کشور که از دهه اول انقلاب اسلامی آغاز شده بود، همچنان ادامه داشت و مواضع اقتصادی افراد و گروهها دست کم در دو دیدگاه اصلی مطرح بود؛ دیدگاه اول، متعلق به طرفدارانی اقتصاد دولتی بود که در آن همچنان بر ریاضت اقتصادی و سیاستهای کنترلی دوران جنگ، تاکید میشد. دیدگاه دوم، متعلق به مخالفان تصدیگری دولت در اقتصاد بود. آنها بر این عقیده بودند که زمان تکیه بر سیاستهای دولتی پایان یافته است و باید با در خصوصیسازی و وارد کردن بخش خصوصی به فعالیتهای اقتصادی و جذب سرمایههای خارجی، به توسعه اقتصادی دست یافت. (شادلو، ۱۵۸-۱۵۹) ۱-اصول و اولویتهای اقتصادی آیتالله خامنهای: اندیشه اقتصادی آیتالله خامنهای در دوران رهبری دارای سیر مشخصی بوده و از اصول ثابتی پیروی نموده است. رویکرد اقتصادی ایشان در مجموع بر لزوم پیشرفت و توسعه کشور به همراه عدالت اقتصادی با در نظر داشتن ارزشها و اصول اسلامی، مبتنی بوده است. ایشان بر این اساس بر اینگونه مورها تاکید داشتهاند: لزوم برنامهریزی برای پیشرفت کشور، عدالت اجتماعی، توجه به محرومان، مبارزه با مفاسد اقتصادی، پرهیز از سراف و اشرافیگری، مبارزه با قاچاق کالا، تقویت تولید داخلی، خودکفایی در بخش کشاورزی، اهتمام به بخش صنعت و اشتغال، اقتصاد منهای نفت، انضباط اقتصادی و مالی، دریافت مالیات، اهتمام به حفظ ارزش پول ملی، مقابله با تورم و گرانی، توجه به سرمایهگذاری خارجی، سازندگی و نقد نظام سرمایهداری. ۲- راهبردهای اقتصادی آیتالله خامنهای: الف. توصیهها و رهنمودها به مسئولان اجرایی: اصول و محورهای اشاره شده منجر به جامعیت برنامههای کلان و راهبردهایی شده است که طی چند سال گذشته در مقاطع مختلف، در قالب اسناد بالادستی نظام به دستگاههای اجرایی کشور ابلاغ شده است. راهبردهای اقتصادی رهبر انقلاب اسلامی را میتوان در دو قالب راهبردهای نظری، در سخنرانیها، توصیهها و مواضع و راهبردهای عملی در سیاستهای کلی و ابلاغیههای رسمی سیاستهای اقتصادی بیان شده است. این راهبردها با وجود سیاستهای متفاوت اقتصادی دولتها، در سخنان، پیامها و ابلاغیههایی به فراخور شرایط و ویژگیهای هر دولت، مدنظر بودهاند. در عین حال، ایشان انحراف در سیاستها، برنامهها و عملکردها از مسیر فوق را نیز با ارائه توصیهها و تذکراتی یادآوری کردهاند. به عنوان نمونه، در دورهای که بر سازندگی و توسعه اقتصادی تاکید میشد ایشان نیز سازندگی را در کنار حفظ روحیه انقلابی، تامین عدالت اجتماعی، پرهیز از رفاهزدگی، مادیگرایی، اشرافیت و اسراف مطرح مینمودند. (حدیث ۷/۱۶۸- ۱۷۱) همچنین در دورهای که اولویت دولت بیشتر متوجه مسائل سیاسی بود تا اقتصادی، ایشان با ابلاغ راهبردهای اقتصادی، دولت را به سمت برنامهریزی صحیح اقتصادی جهت رفع مشکلات موجود از جمله اشتغال، حفظ ارزش پولی ملی و مبارزه با تورم و مفاسد اقتصادی هدایت مینمودند. (بیانات ۲/۶/۱۳۷۸) در دولتهای نهم و دهم که شعار گسترش عدالت اجتماعی مطرح شد، پرهیز از شتابزدگی و لزوم برنامهریزی صحیح و توجه به الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت را برای رسیدن دولت به اهداف خود متذکر شدند. در مجموع مسائلی چون عدالت اجتماعی، توجه به قشرهای آسیبپذیر، ضرورت صرفهجویی و پرهیز از اسراف، مبارزه با فساد اقتصادی و لزوم برنامهریزی برای پیشرفت کشور همواره از دغدغههای اصلی ایشان در دورههای مختلف بوده است. یکی از دغدغههای آیتالله خامنهای آشنایی با مشکلات گوناگون در شهرهای مختلف کشور و بررسی آنها بوده است و بدین جهت، در طول دوران رهبری خود به همه استانهای کشور سفر کردهاند که هر یک منجر به تصمیمات و برنامههایی به منظور رفع مشکلات مختلف استانهای کشور، از جمله مشکلات اقتصادی شده است. دیدگاههای اقتصادی آیتالله خامنهای، برخاسته از نگاه دینی و برگرفته از اهداف و ارزشهای انقلاب اسلامی و خصوصا اولویتهای مطرح شده از جانب امام خمینی بوده است. از جمله آنها میتوان به این نکات اشاره کرد: حمایت از قشرهای ضعیف، لزوم توجه به عدالت اجتماعی، پرهیز از اسراف و مصرفگرایی در بین مردم و مسئولان ضرورت استقلال اقتصادی، تاکید بر تسریع در سازندگی و پیشرفت کشور، پیگیری و حرکت در جهت اهداف اولیه انقلاب اسلامی و آموزههای امامخمینی، تاکید مضاعف بر ضرورت برنامهریزی در امور کشور و پرهیز از تصمیمات مقطعی و عجولانه در مسائل مختلف، راهبردهای اقتصادی با هویت ملی و آموزههای دینی نیز همواره از سوی ایشان توصیه شده است تا جایی که ایشان توسعه اقتصادی به معنای رشد مادی، بدون توجه به معنویت و اخلاق را کم ارزش دانستهاند. ب. تعیین چارچوب برای اسناد بالادستی و راهبردی: چارچوب اصلی برنامههای میانمدت و بلندمدت راهبردی کشور به عنوان اسناد بالادستی نظام که با هدف اصلاح و ساماندهی وضعیت اقتصادی کشور تدوین شدهاند، توسط رهبر انقلاب اسلامی تعیین داشته است. از جمله مهمترین برنامههای راهبردی میتوان به این موارد اشاره کرد: برنامههای پنج ساله توسع کشور، سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف، فرمان هشت مادهای مبارزه با مفاسد اقتصادی، چشمانداز بیست ساله کشور، سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانوناساسی، اعلام مولفههای دهه پیشرفت و عدالت و اقتصاد مقاومتی. جمعه 1 فروردين 1393برچسب:متن کامل زندگینامه منتشر نشده رهبر معظم انقلاب, زندگینامه رهبر معظم انقلاب,رهبر معظم انقلاب,زندگینامه منتشر نشده, :: 10:0
وحید جنتی
آخرین مطالب ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشيو وبلاگ ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() نويسندگان پیوندهای روزانه ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() |
|||
![]() |