وبلاگ شخصی من وبلاگ وحید جنتی 20 Oct 2013 02:04 AM PDT
پنهان کاریهای او شک بعضیها را برانگیخته بود. جزو غواصهایی بود که باید به عنوان اولین نیروهای خط شکن وارد خاک دشمن میشد. هر بار که میخواست لباسش را عوض کند میرفت یک گوشه، دور از چشم همه این کار را انجام میداد. روحیه ی اجتماعی چندانی نداشت. ترجیح میداد بیشتر خودش باشد و خودش. من هم دیگر داشتم نسبت به او مشکوک شدم. بچهها برای عملیات خیلی زحمت کشیده بودند. هر چه تاکتیک مربوط به مخفی نگه داشتن اسرار نظامی بود را، پیاده کرده بودند. همه ی امور با رعایت اصل (اختفا و استتار) پیگری میشد، حتی اغلب سنگرها و مواضع ادوات را با شاخههای نخل پوشانده بودیم. با رعایت همه این اصول حالا در آخرین روزهای منتهی به عملیات، کسی وارد جمع ما شده بود که مهارت بالایی در غواصی داشت، منزوی بود و حتی موقع تعویض لباس، جمع را ترک میکرد و به نقطهای دور و خلوت میرفت. بعضی از دوستان، تصمیم گرفته بودند از خودش در اینباره سوال کنند و یا در صورت لزوم او را مورد بازرسی قرار دهند تا نکند خدای ناکرده، فرستندهای را زیر لباس خود پنهان کرده باشد. آن فرد هم بی شک آدم ساده و کم هوشی نبود، متوجه نگاههای پرسش گر بچهها شده بود. یک شب موقع دعای توسل، صدای نالههای آن برادر به قدری بلند بود که باعث قطع مراسم شد. او از خود بی خود شده بود و حرفهایی را با صدای بلند به خود خطاب میکرد. میگفت: «ای خدا! من که مثل اینها نیستم. اینها معصوم اند، ولی تو خودت مرا بهتر می شناسی… من چه خاکی را سرم کنم؟ ای خدا!» سعی کردم به هر روشی که مقدور است او را ساکت کنم. حالش که رو به راه شد در حالی که اشک هنوز گوشه ی چشمش را زینت داده بود، گفت: «شما مرا نمیشناسید. من آدم بدی هستم. خیلی گناه کردم، حالا دارد عملیات میشود. من از شما خجالت میکشم، از معنویت و پاکی شما شرمنده میشوم…» گفتم: «برادر تو هر که بودهای دیگر تمام شد. حالا سرباز اسلام هستی. تو بنده ی خدایی. او توبه همه را میپذیرد…» نگاهش را به زمین دوخت. گویا شرم داشت که در چشم ما نگاه کند. گفت: «بچهها شما همهاش آرزو میکنید شهید شوید، ولی من نمیتوانم چنین آرزویی کنم.» تعجب ما بیشتر شد. پرسیدم: «برای چه؟ در شهادت به روی همه باز است. فقط باید از ته دل آرزو کرد.» او تعجب ما را که دید، گوشه ی پیراهنش را بالا زد. از آن چه که دیدیم یکه خوردیم. تصویر یک زن روی تن او خالکوبی شده بود. مانده بودیم چه بگوییم که خودش گفت: «من تا همین چند ماه پیش همهش دنبال همین چیزها بودم. من از خدا فاصله داشتم. حالا از کارهای خود شرمندهام. من شهادت را خیلی دوست دارم، اما همهش نگران ام که اگر شهید شوم، مردم با دیدن پیکر من چه بسا همه ی شهدا را زیر سوال ببرند. بگویند اینها که از ما بدتر بودند…» بغضش ترکید و زد زیرگریه. واقعاً از ته دل میسوخت و اشک میریخت. دستی به شانهاش گذاشتم و گفتم: «برادر مهم این است که نظر خدا را جلب نماییم همین و بس.» سرش را بالا گرفت و در چشم تکتک ما خیره شد. آهی کشید و گفت: «بچهها! شما دل پاکی دارید، التماستان میکنم از خدا بخواهید جنازه ای از من باقی نماند. من از شهدا خجالت میکشم… .» آن شب گذشت. حرفهای او دل ما را آتش زده بود.حالا ما به حال او غبطه میخوردیم. دل با صفایی داشت. یقین پیدا کرده بودیم که او نیز گلچین خواهد شد. خدا بهترین سلیقه را دارد. شب عملیات یکی از نخستین شهدای ما همان برادر دل سوخته بود. گلوله ی خمپاره مستقیم به پیکرش اصابت کرد. او برای همیشه مهمان اروند ماند. راوی: محمد رعیتی منبع: باشگاه خبرنگاران وقتی سریال آمریکایی “مرگ بر ایران” سر میدهد Posted: 20 Oct 2013 01:57 AM PDT طی سالهای گذشته و با پیشرفتهایی که در زمینه هستهای برای ایران به وجود آمده،سیل عظیمی از فیلمها و سریالهای غربی موضوع خود را به ایران و برنامههای هستهای ایران اختصاص دادهاند. سریالها و فیلمهایی که هر روز و هر ساعت با بمباران مخاطبان خود به ایران هراسی در غرب دامن میزنند. از جمله این سریالها، مجموعه پر مخاطب NCIS (Naval Criminal Investigative Service) می باشد؛ سریالی که به عنوان یکی از پر ببینده ترین سریالهای آمریکایی در ژانر جنایی و با محوریت سرویس تحقیقات جنایی نیروی دریایی ایالات متحده NCIS بوده و تولید آن از سال ۲۰۰۳ میلادی شروع شده است.
![]()
این سریال به عنوان مجموعه ای که تمامی مراحل ساخت و پخش آن توسط شبکهیCBSآمریکا صورت گرفته و در حال حاضر فصل یازدهم آن توسط این شبکه پخش میشود، تاکنون موفق به دریافت جایزههای مختلفی شده است که از جمله آنها میتوان به سه بار کاندیداتوری برای دریافت جایزهی امی (Primetime Emmys) اشاره کرد که این خود گویای قدرتمندی این سریال برای جذب مخاطب است.
![]()
سریال NCIS تاکنون بیش از ۲۰ میلیون ببینده در داخل آمریکا داشته است و توسط ۴۱ کشور نیز پخش شده است به گونهای که طبق نظرسنجیها این سریال یکی از پر مخاطبترین و محبوبترین سریالها در میان این ۴۱ کشور بوده است.
از این رو این سریال را میتوان به عنوان یک سریال تأثیرگذار در نظر گرفت که توانایی ایجاد عقیده و تبیین رویکرد مردم بیش از ۴۱ کشور جهان را برخوردار و افکار و عقاید ایشان را با ضریب نفوذ خود تحت شعاع خود قرار داده است.
![]()
عمق نفوذ این سریال در جوامع غربی به نحوی بوده است که اکنون بعد از گذشت بیش از ده سال از شروع به پخش آن، نسخههای فرعی متعددی از این سریال توسط شبکههای مختلف ساخته و عرضه شده است که از جمله معروفترین آنها میتوان به سریال NCIS: Los Angeles اشاره نمود.
![]()
اگر چه این دست سریالها و مینی سریالهای فرعی خط مشی مشابه با سریال اصلی را دنبال میکنند، اما کثرت حضور و دفعات ساخت و نوع و گونه های مختلف آن به خوبی موید ضریب نفوذ و رغبت عمومی و مخاطب پذیر بودن آنها در جامعه دارد.
![]()
داستان سریال تلویزیونی NCIS درباره یک گروهی متخصص و حرفهی از نمایندگان ویژه است که بازجوییها و پژوهشهای جنایی را در درون نیروی دریایی ایالاتمتحده و سازمانهای وابسته به تفنگداران دریایی ایالاتمتحده مدیریت میکنند.
![]()
این سریال نیز همانند بسیاری دیگر از سریالهای آمریکایی یک قهرمان اصلی دارد که دیگر شخصیتهای سریال حول شخصیت وی شکلگرفته و به نمایش گذاشته میشوند. مأمور ویژه گیبز شخصی خون سرد و آرام است که گذشتهی مرموز و مبهمی دارد مردی با تدبیر که سرپرستی گروه NCIS را به عهده دارد.
![]()
اما شخصیت قابل تامل از اعضای تیم NCIS دختر جوانی به نام زیوا دیوید است.
زیوا دیوید به عنوان فردی که اصالتا جاسوس سرویس اطلاعاتی اسرائیل “موساد“ بوده علقه ی ویژه ای به یهود داشته و پدرش نیز رئیس سرویس اطلاعاتی اسرائیل معرفی می شود.
![]()
نقش زیوا دیوید در NCIS در راستای دکترین یهود تعریف می شود؛ مبتنی بر دکترین دفاعی یهود اصالت با تهدید است. بنابراین یهودیان همواره با نشان دادن تصویری آسیب خورده از خود اینگونه به جهانیان القا میکنند که قوم و نژاد یهود در معرض تهدید و هجمه هستند.
![]()
قسمت دوازدهم از فصل دهم این سریال مانند بسیاری دیگر از قسمتهای آن دارای عنوانی عبری است؛ نام این قسمت شیوا (Shiva)میباشد.
شیوا (שבעה)در زمان عبری به معنی هفت روز خانهنشینی و عزاداری برای تازه در گذشتگان در فرهنگ یهودی میباشد؛ به این ترتیب شخص عزادار هفت روز را اینگونه به عزاداری خانوادهی خود میپردازد.
![]()
در خط داستانی این قسمت شاهد آن هستیم که رئیس سازمان اطلاعاتی اسرائیل که در اصل پدر زیوا دیوید نیز می باشد به شکل مشکوکی به قتل میرسد؛ قتلی که شواهد آن را به شخصی به نام آرش کریمی که فردی ایرانی است ربط میدهد.
اکنون زیوا دیوید که پیش از این تمام اعضای خانواده اش به قتل رسیده بوده اند با به قتل رسیدن پدرش آخرین عضو خانوادهی خود را نیز از دست می دهد.
![]()
به این ترتیب در قسمت دوازدهم از فصل دهم این سریال زیوا دیوید از یک سو به دنبال گرفتن انتقام از ایرانی ها عوامل به قتل رسیدن پدرش است و از سوی دیگر عزادار از دست دادن خانوادهاش میباشد.
![]()
شیوا (שבעה)از این جهت به عنوان نام این قسمت برگزیده شده است که به مخاطب آن حس همیشه در مخاطره بودن قوم یهود و یهودیان را القا کند.
حسی که به علت استفاده از کاراکتر های ایرانی در این سریال به عنوان گروه معارض یهودیان به وضوح قابل مشاهده و قضاوت مخاطب را در جهت دهی پیکان این مخاطرات به سمت ایران نشانه میرود.
![]()
از آنجا که در یونان قدیم زن را گایا می خواندن زیرا زن را نماد سرزمین و عقیده میدانستند و همچنین در اسلام نیز این قاعده مطرح است به صورتی که در کتاب مقدس مسلمانان قران و در آیه ۲۲۳ سورهی مبارکه بقره بیان میشود نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ یعنی زنان شما کشتزار شمایند؛ از این جهت در سینمای جهان زن را سنبل عقیدهی یک جریان و معرف یک سرزمین میدانند.
![]()
بر این اساس قابل توجه آن که زیوا دیوید به عنوان شخصی که به کمک ایالات متحده امرکا آمده و همراه با نیروهای متخصص آمریکایی به حل و فصل معماهای جنایی میپردازد، معرف عقیده صهیونیستی است که به آغوش فرهنگ آمریکایی پناه برده است و برای بقای خود با آن هم بستر میشود.
![]()
در سری مجموعه NCIS همراه مسلمانان به شکل عام و ایرانیان به شکل خاص مورد اتهام قرار میگیرند این اتهامات گاهی شکل و بوی انفرادی به خود میگیرد به گونهی که گروهی از مسلمانان مسئول حملهی تروریستی معرفی میشوند و گاه این اتهامات معطوف به یک دولت یا سازمان اسلامی و حتی ایرانی میگردد.
اینگونه است که سریال NCIS تلاش میکند با به تصویر کشیدن اسلامی تروریستی در جهان پیام به حق این دین الهی را که مبارزه با استکبار و حمایت از مظلومین جهان است زیر سؤال ببرد و اینگونه به افکار عمومی جهان بتازد و القا کند که بیداد خواهی ایرانیان در جهان بر ضد استعمارگری و جنایات اسرائیل یک حرکت ظالمانه و تروریستی است.
![]()
از سوی دیگر تلاش یهود بین الملل آن است که اقدامات ترورسیتی و جنایات اسرائیل را در ذهن مخاطب به عنوان یک اقدام دفاع از خود برای قومی که همواره در تهدید است القا کند.
همسو با این سیاستها اگر چه پیش از این در فصل چهارم از سریال NCIS: Los Angeles شاهد مطرحشدن این دست اتهامات درباره غیر صلحآمیز بودن و مشکوک بودن برنامههای هستهی ایران بودهایم اما با این همه در فصل یازدهم از سریال NCIS و در قسمت اول آن که اخیراً از شبکهیCBSآمریکا پخش شده، شاهد تکرار اتهامات دروغین به ایران و نشان دادن تصویری مخدوش از ایران اسلامی می باشیم.
![]()
با این همه تلاش سریال NCIS و به طور کل رسانههای غربی تنها محدود به معرفی ایران به عنوان یک خطر هسته ای و عامل تروریسم برای جهان نمیشود، بلکه این رسانهها در کنار این جوسازیها تلاش میکنند تصویری عقبافتاده را از ایران به نمایش بگذارند.
در قسمت یکم از فصل یازدهم سریال NCIS شاهد آن هستیم که قهرمان اصلی داستان یعنی سرهنگ گیبز مأموریت مییابد در پوشش مأمور DOD برای پیگیری قتل افسری جوان که در ایران ماموریت داشته است و اکنون بعد از به قتل رسیدن، سر جداشدهی وی برای امریکا فرستاده شده است، به ایران سفر کند.
![]()
در این میان فارغ از داستانپردازی تکراری در مورد متهم ساختن ایران به موضوعات هسته ای و تروریسم، نکتهی حائز اهمیت تصویری است که این رسانهها از ایران نشان میدهند؛ تصویری که نشاندهندهی دو موضوع اساسی در تفکر رسانههای آمریکا است:
نخست آن که رسانههای امریکا به دیده وحشت به پیشرفتهای روزافزون ایران مینگرند و برای فرار از وحشت خود و همچنین برای اغوای مخاطب غربی اقدام به نمایش در آوردن تصویری مخدوش از ایران میکنند.
و دوم آن که این رسانهها میکوشند با عقبمانده نشان دادن ایران اسلامی این ترس را در مخاطب خود ایجاد کنند که حتی اگر از طرف ایران و مقامات ایرانی مطرح شود ایران به دنبال انرژی صلحآمیز هستهی است، این شک در دل مخاطب به وجود آید که آیا با این سطح عقبافتادگی و ناامنی در ایران میشود به این کشور اعتماد کرد تا به فناوری هستهای دست پیدا کند؟
![]()
جوزف نای در کتاب قدرت نرم (Soft Power) در تشریح جنگ نرم مینویسد: «… وقتی بتوانی دیگران را وادار کنی ایده هایت را بپذیرند و آنچه را بخواهند که تو می خواهی، در این صورت مجبور نخواهی بود برای هم جهت کردن آنها با خود، هزینه زیادی صرف سیاست هویج و چماق کنید. اغوا همیشه مؤثرتر از اکراه است و ارزش های زیادی مانند دموکراسی، حقوق بشر و فرصت های فردی وجود دارند که به شدت اغواکننده اند…»
![]() ![]() نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشيو وبلاگ ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() نويسندگان پیوندهای روزانه ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() |
|||
![]() |